موضوع: "سيري در كلام بزرگان"
مثلث فعال در اغتشاشات اخير طبق گفته ي حضرت آقا، اضلاع آن شامل:
1- نقشه، مربوط به آمریکاییها و صهیونیستها است. چند ماه هم هست که دارند نقشه میکشند. اینکه بیاییم در شهرهای کوچک، از شهرهای کوچک شروع کنیم به طرف مرکز بیاییم.
2- پول برای یکی از این دولتهای خرپول اطراف خلیج فارس است. خب این کارها خرج دارد باید پول بدهند. آمریکاییها که حاضر نیستند پول خرج کنند تا وقتی اینها هستند.
3- ضلع سوم پادوییاش است، پادوییاش هم مربوط به سازمان منافقین بود. سازمان آدمکش منافقین.
آیا کنفرانس طائف این امور را نمیدانست؟ به اسم اسلام مجتمع شدند در آن کنفرانس، و از اسلام بویی در آنجا نبود. آنچه بود خرجهای گزاف و زندگیهای اشرافی، بدون توجه به اسلام و اهتمام به امور مسلمین. آیا نشنیدهاند اینها حدیث رسول خدا را که کسی که صبح کند و اهتمام به امور مسلمین نداشته باشد مسلم نیست؟ مَنْ أصْبَحَ و لَمْ یَهتَمَّ بِأمورِ الْمُسْلِمِین فَلَیسَ بِمُسلِمٍ آیا اینها اهتمام داشتند به امور مسلمین جهان؟ این سرانی که در کنفرانس طائف در کشوری که رسول خدا و پیغمبر اسلام در آن کشور بود و تبلیغات او در آن کشور بود، مجتمع شدند، آیا درباره اسلام چه گفتند؟ درباره مسلمین و در امور مسلمین چه اهتمامی کردند؟ آیا به نص حدیث شریف اینها را ما میتوانیم جزء مسلمین محسوب داریم؟ اینها [با] اطلاع بر کشورهای اسلامی که زیر بار ابرقدرتها و با دست آنها و وابستگان آنها آواره شدهاند، به قتل رسیدهاند، و بچههای معصوم را به جا گذاشتهاند، هیچ صحبتی کردند؟ آیا به تجاوز اسرائیل به لبنان و به فلسطین اهتمامی کردند؟ آیا به تجاوز عراق به کشور اسلامی ایران که جرمی ندارد جز آنکه طاغوت را برداشته است و اسلام را به جای او میخواهد پیاده کند و به جای رژیم طاغوت، رژیم اسلامی برپا کند، جرمی نداشتند جز این، آیا در کنفرانس طائف از این مسائل بحثی شد؟ یا همه ادعاست.
اسلامی بودن هم ادعاست و این ادعای رایج بین همه سران کشورهاست.
صحیفه امام خمینی » جلد ۱۴ » صفحه137 برگرفته از سايت http://farsi.rouhollah.ir
من اصبح ولم يهتمّ بأمور المسلمين (يا من اصبح لايهتمّ بامور المسلمين) فليس بمسلم؛ کسي که صبح کند در حالي که اهتمامي به کار مسلمانها ندارد، چنين کسي از ديدگاه پيغمبر اسلام و اهلبيت، مسلمان واقعي نيست.
استاد مصباح يزدي در ذيل اين روايت مي فرمايند:
[بدین سان روایت] من اصبح ولم يهتمّ بامور المسلمين بدین معناست که اگر آدميزاد صبح کند در حالي که نسبت به بعد اجتماعي زندگي و ارتباط با انسانهاي ديگر وظيفهاش را نشناسد و دغدغهاي نداشته باشد، مسلمان نیست. به تعبیر دیگر، این فکر که ديگران هر چه ميخواهند باشند و هر کاری که ميخواهند بکنند و هر بلايي که ميخواهد به سرشان بيايد به من چه؛ من بايد فکر خودم باشم و کشک خودم را بسابم، فکر اسلامي نيست؛ انسان بايد صبح که از خواب برميخيزد، همان طور که به فکر سعادت خودش هست، به فکر همه انسانهاي ديگر هم باشد. منتها چون در بين انسانها برخی دشمن انسانيت هستند و عناد دارند - چنانکه نمونههاي آن را در هر زمان ديدهايم، و امروز هم ميبينيم- طبعا خدمت به اينها يعني دشمني با انسانيت. بنابراین طبق این روایت، انسان بايد اولين دغدغهاش صلاح و خير آن کساني باشد که در راه صحيح هستند و ميخواهند به کمال برسند؛ يعني آنهايي که دين اسلام را شناختهاند و در آن مسير حرکت ميکنند. برگرفته از سايت http://mesbahyazdi.ir